معنی فارسی downthrown
B1پایینافتاده به بخشهایی از زمین یا سنگها اشاره دارد که در نتیجه حرکات تکتونیکی پایینتر از بخشهای دیگر قرار گرفتهاند.
Describing areas of the earth that have been displaced downward due to geological forces.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Having, or being, a downthrow
example
معنی(example):
بلوکهای پایین افتاده در خط گسل توسط زمینشناسان آنالیز شد.
مثال:
The downthrown blocks in the fault line were analyzed by the geologists.
معنی(example):
در تکتونیک، نواحی پایین افتاده میتوانند دیدگاههایی درباره فعالیت زلزلههای گذشته ارائه دهند.
مثال:
In tectonics, downthrown regions can provide insights into past seismic activity.
معنی فارسی کلمه downthrown
:
پایینافتاده به بخشهایی از زمین یا سنگها اشاره دارد که در نتیجه حرکات تکتونیکی پایینتر از بخشهای دیگر قرار گرفتهاند.