معنی فارسی dozening

B1

دوجین، میزان یا تعداد جسمی که شامل دوازده عدد می‌شود.

A quantity of twelve.

example
معنی(example):

من یک دوجین تخم‌مرغ از فروشگاه خریداری کردم.

مثال:

I bought a dozen eggs from the store.

معنی(example):

در آشپزی، یک دوجین معمولاً به معنای دوازده از چیزی است.

مثال:

In cooking, a dozen often means twelve of something.

معنی فارسی کلمه dozening

: معنی dozening به فارسی

دوجین، میزان یا تعداد جسمی که شامل دوازده عدد می‌شود.