معنی فارسی drabble
B1 /ˈdɹæbəl/داستانهای کوتاه یکصد کلمهای که معمولاً در یک موضوع خاص نوشته میشوند.
A very short work of fiction, typically exactly 100 words long.
- verb
verb
معنی(verb):
To wet or dirty, especially by dragging through mud.
معنی(verb):
To fish with a long line and rod.
مثال:
to drabble for barbels
example
معنی(example):
او یک درابل درباره یک گربه گمشده نوشت.
مثال:
She wrote a drabble about a lost cat.
معنی(example):
او از نوشتن درابلها در اوقات فراغت خود لذت میبرد.
مثال:
He enjoys writing drabbles in his free time.
معنی فارسی کلمه drabble
:
داستانهای کوتاه یکصد کلمهای که معمولاً در یک موضوع خاص نوشته میشوند.