معنی فارسی drabbling

B1

فعالیتی مشابه به نوشتن آزاد یا ناپخته که به تحریک خلاقیت کمک می‌کند.

The act of writing or creating in a freeform, unstructured way.

verb
معنی(verb):

To wet or dirty, especially by dragging through mud.

معنی(verb):

To fish with a long line and rod.

مثال:

to drabble for barbels

example
معنی(example):

دربال بافتن می‌تواند به بهبود خلاقیت شما کمک کند.

مثال:

Drabbling can help improve your creativity.

معنی(example):

بسیاری از نویسندگان در بال بافتن را برای بارش فکری مفید می‌دانند.

مثال:

Many writers find drabbling helpful for brainstorming.

معنی فارسی کلمه drabbling

: معنی drabbling به فارسی

فعالیتی مشابه به نوشتن آزاد یا ناپخته که به تحریک خلاقیت کمک می‌کند.