معنی فارسی draconically
B1به معنای انجام کاری به شدت سخت و بیرحمانه.
In a manner that is excessively severe or harsh.
- ADVERB
example
معنی(example):
قوانین به طور درکونیکی اجرایی شدند و هیچ جای نرمشی باقی نگذاشتند.
مثال:
The rules were enforced draconically, leaving no room for leniency.
معنی(example):
او به خاطر یک اشتباه کوچک به طور درکونیکی مجازات شد.
مثال:
He was punished draconically for a minor mistake.
معنی فارسی کلمه draconically
:
به معنای انجام کاری به شدت سخت و بیرحمانه.