معنی فارسی drad

B1

درا د یک اصطلاح غیررسمی و عامیانه به معنای احمقانه یا بی‌معنا.

An informal term used in some dialects, often meaning silly or nonsensical.

example
معنی(example):

دراد یک اصطلاح غیررسمی است که در برخی گویش‌ها استفاده می‌شود.

مثال:

Drad is an informal term used in some dialects.

معنی(example):

او از کلمه دراد برای اشاره به چیزی احمقانه استفاده کرد.

مثال:

He used the word drad to refer to something silly.

معنی فارسی کلمه drad

: معنی drad به فارسی

درا د یک اصطلاح غیررسمی و عامیانه به معنای احمقانه یا بی‌معنا.