معنی فارسی drail
B1 /dɹeɪl/به معنی خارج شدن از مسیر یا ریل، به ویژه در مورد وسایل نقلیه.
To go off track or out of the intended path.
- noun
- verb
noun
معنی(noun):
A hook with a lead shank.
معنی(noun):
The piece of lead around the shank of such a hook.
معنی(noun):
The iron bow of a plough from which the traces draw.
verb
معنی(verb):
To trail; to draggle.
example
معنی(example):
قطار به دلیل خرابی از ریل خارج شد.
مثال:
The train dailed off the track due to a malfunction.
معنی(example):
مواظب باش، نمی‌خواهی در حین مسابقه از مسیر خارج شوی.
مثال:
Be careful, you don’t want to drail during the race.
معنی فارسی کلمه drail
:
به معنی خارج شدن از مسیر یا ریل، به ویژه در مورد وسایل نقلیه.
