معنی فارسی dramatized

B2

به تصویر کشیدن یا بازسازی یک داستان یا واقعه به روش نمایشی.

Adapted into a dramatic format or performance.

verb
معنی(verb):

To adapt a literary work so that it can be performed in the theatre, or on radio or television

معنی(verb):

To present something in a dramatic or melodramatic manner

example
معنی(example):

این نمایشنامه از یک رمان مشهور به نمایش درآمده است.

مثال:

The play was dramatized from a famous novel.

معنی(example):

زندگی او در یک سریال تلویزیونی به صورت نمایشی به تصویر کشیده شده است.

مثال:

Her life was dramatized in a television series.

معنی فارسی کلمه dramatized

: معنی dramatized به فارسی

به تصویر کشیدن یا بازسازی یک داستان یا واقعه به روش نمایشی.