معنی فارسی draperied

B2

دراپیرید، به معنای قرار دادن یا آویزان کردن پارچه به طوری زیبا و با حالت نرم.

To arrange or hang in a graceful or decorative manner.

example
معنی(example):

پرده‌ها به شکل باشکوهی دور پنجره آویزان شده بودند.

مثال:

The curtains were draperied elegantly around the window.

معنی(example):

او پارچه را روی صندلی آویزان کرد.

مثال:

She draperied the fabric over the chair.

معنی فارسی کلمه draperied

: معنی draperied به فارسی

دراپیرید، به معنای قرار دادن یا آویزان کردن پارچه به طوری زیبا و با حالت نرم.