معنی فارسی drawcards

B1

کشیدن کارت‌ها، عمل انتخاب کارت‌ها از یک دسته معمولاً به صورت تصادفی انجام می‌شود.

To select cards from a deck, usually for purposes of a game.

noun
معنی(noun):

Something that attracts customers, visitors, spectators, etc. to a place or an event.

example
معنی(example):

جادوگر شروع به کشیدن کارت‌ها از دسته کرد.

مثال:

The magician began to draw cards from the deck.

معنی(example):

شما باید کارت‌ها را برای بازی کردن این بازی بکشید.

مثال:

You must draw cards to play this game.

معنی فارسی کلمه drawcards

: معنی drawcards به فارسی

کشیدن کارت‌ها، عمل انتخاب کارت‌ها از یک دسته معمولاً به صورت تصادفی انجام می‌شود.