معنی فارسی drawout

B1

عمل بیرون کشیدن یا به بیان آوردن افکار یا احساسات.

To bring out or elicit thoughts or emotions.

example
معنی(example):

معلم سعی کرد افکار دانش‌آموزان را خارج کند.

مثال:

The teacher tried to draw out the students’ thoughts.

معنی(example):

او می‌خواست داستان او را بیان کند، زیرا جالب بود.

مثال:

She wanted to draw out his story, as it was fascinating.

معنی فارسی کلمه drawout

: معنی drawout به فارسی

عمل بیرون کشیدن یا به بیان آوردن افکار یا احساسات.