معنی فارسی drayed

B1

فعل گذشته درایج، به معنای حمل و نقل کالاها در مسافت‌های کوتاه.

The past tense of dray, meaning to transport goods over a short distance.

example
معنی(example):

کالاها از اسکله به انبار منتقل شدند.

مثال:

The goods were drayed from the dock to the warehouse.

معنی(example):

زمانی که کانتینرها منتقل شدند، برای آسیب‌ها بازرسی شدند.

مثال:

Once the containers were drayed, they were inspected for damages.

معنی فارسی کلمه drayed

: معنی drayed به فارسی

فعل گذشته درایج، به معنای حمل و نقل کالاها در مسافت‌های کوتاه.