معنی فارسی dreadingly
B1به معنای بهطور هراسناک و با احساس ترس انجامدادن چیزی است.
In a manner that expresses dread or fear.
- ADVERB
example
معنی(example):
او با هراسی به وضعیت نزدیک شد.
مثال:
He approached the situation dreadingly.
معنی(example):
با ترس، او نامه را باز کرد.
مثال:
Dreadingly, she opened the letter.
معنی فارسی کلمه dreadingly
:
به معنای بهطور هراسناک و با احساس ترس انجامدادن چیزی است.