معنی فارسی dreamwhile

B1

درباره تفکر در حالت خواب یا تخیل در حین بیداری.

To imagine or reflect while awake, often in a pleasant or dreamy manner.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت در حالی که کنار پنجره نشسته بود، رویا ببیند.

مثال:

She decided to dreamwhile sitting by the window.

معنی(example):

او عاشق این است که در حالی که به موسیقی گوش می‌دهد، رویا ببیند.

مثال:

He loves to dreamwhile listening to music.

معنی فارسی کلمه dreamwhile

: معنی dreamwhile به فارسی

درباره تفکر در حالت خواب یا تخیل در حین بیداری.