معنی فارسی drearing
B1حالت یا کیفیت ایجاد شده توسط غم و اندوه یا احساس نقص.
An act or instance of making something dull or dreary.
- OTHER
example
معنی(example):
تغییرات غمانگیز فصل ما را دلتنگ گرما کرد.
مثال:
The drearing of the season changes left us longing for warmth.
معنی(example):
در ادبیات، غمانگیزی معمولاً نماد ناامیدی است.
مثال:
In literature, the drearing often symbolizes despair.
معنی فارسی کلمه drearing
:
حالت یا کیفیت ایجاد شده توسط غم و اندوه یا احساس نقص.