معنی فارسی drecky
B1 /ˈdɹɛki/افتضاح، به معنای کیفیت پایین و نامناسب، چیزی که ارزش دیدن یا بررسی ندارد.
Of poor quality; something that is considered to be trash or worthless.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Trashy, worthless
example
معنی(example):
فیلم آنقدر افتضاح بود که نتوانستم آن را تمام کنم.
مثال:
The movie was so drecky, I couldn't finish it.
معنی(example):
او پیشنهاد افتضاحی که دوستش داده بود را رد کرد.
مثال:
He rejected the drecky proposal offered by his friend.
معنی فارسی کلمه drecky
:
افتضاح، به معنای کیفیت پایین و نامناسب، چیزی که ارزش دیدن یا بررسی ندارد.