معنی فارسی dressed to kill
B2دعا و وضعیتی که فرد به طرز بسیار جذاب و جالبی لباس پوشیده است تا توجه دیگران را جلب کند.
Dressed in a highly stylish or glamorous manner, intended to attract attention.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Dressed in a very fashionable style.
example
معنی(example):
او یک لباس خیرهکننده پوشیده بود، برای مهمانی به صورت کشنده لباس پوشیده بود.
مثال:
She wore a stunning dress, dressed to kill for the party.
معنی(example):
او همیشه با ظاهری کشنده به بیرون میرود و همه را تحت تأثیر قرار میدهد.
مثال:
He always goes out dressed to kill, impressing everyone he meets.
معنی فارسی کلمه dressed to kill
:
دعا و وضعیتی که فرد به طرز بسیار جذاب و جالبی لباس پوشیده است تا توجه دیگران را جلب کند.