معنی فارسی dressoir
B2میز یا کمدی با کشوها و قفسهها، معمولاً برای نگهداری چیزهای تزیینی یا کاربردی.
A piece of furniture that has drawers and shelves, used for displaying items.
- NOUN
example
معنی(example):
Dressoir در راهرو به زیبایی تزئین شده است.
مثال:
The dressoir in the hallway is beautifully decorated.
معنی(example):
او عکسهای خانوادگی را بر روی dressoir قرار داد.
مثال:
She placed family photos on the dressoir.
معنی فارسی کلمه dressoir
:
میز یا کمدی با کشوها و قفسهها، معمولاً برای نگهداری چیزهای تزیینی یا کاربردی.