معنی فارسی driftage

B1

حرکت و انتقال زباله‌ها و مواد در آب، که می‌تواند دلیل تأثیرات اجتماعی و محیطی باشد.

The movement and transfer of debris and materials in water, which can have environmental and social impacts.

example
معنی(example):

حرکت زباله‌ها می‌تواند بر زندگی دریایی تأثیر بگذارد.

مثال:

The driftage of debris can impact marine life.

معنی(example):

دانشمندان به مطالعه حرکت آلودگی‌ها در آبراه‌ها می‌پردازند.

مثال:

Scientists study the driftage of pollutants in waterways.

معنی فارسی کلمه driftage

: معنی driftage به فارسی

حرکت و انتقال زباله‌ها و مواد در آب، که می‌تواند دلیل تأثیرات اجتماعی و محیطی باشد.