معنی فارسی drill into
B1به عمل مته زدن به یک سطح، معمولاً برای ایجاد سوراخ یا دسترسی به مواد داخلی اطلاق میشود.
To penetrate a surface with a drill in order to create a hole or gain access to underlying materials.
- VERB
example
معنی(example):
مطمئن شوید که در دیوار با یک زاویه مستقیم مته کنید.
مثال:
Make sure to drill into the wall at a straight angle.
معنی(example):
آنها تصمیم گرفتند که به سنگ مته بزنند تا به جستجوی مواد معدنی بپردازند.
مثال:
They decided to drill into the rock to explore for minerals.
معنی فارسی کلمه drill into
:
به عمل مته زدن به یک سطح، معمولاً برای ایجاد سوراخ یا دسترسی به مواد داخلی اطلاق میشود.