معنی فارسی drive someone to drink
B1به وضعیتی اشاره دارد که کسی به دلیل فشارهای روانی به سمت نوشیدن الکل میرود.
To cause someone to resort to drinking alcohol due to stress or annoyance.
- IDIOM
example
معنی(example):
نکتهسنجیهای مداوم او من را به نوشیدن میرساند.
مثال:
His constant complaining is driving me to drink.
معنی(example):
استرس کار او را به نوشیدن میرساند.
مثال:
The stress of work is driving her to drink.
معنی فارسی کلمه drive someone to drink
:
به وضعیتی اشاره دارد که کسی به دلیل فشارهای روانی به سمت نوشیدن الکل میرود.