معنی فارسی drive-to-the-wall

B1

به دیوار رانندگی کردن، به معنای رسیدن به وضعیتی است که دیگر نتوان چیزی را تغییر داد یا به عقب بازگشت، و به کلمه‌ای کاربردی اشاره دارد که می‌تواند در موقعیت‌های مختلفی استفاده شود.

To reach a point in a situation where no further progress can be made or retreat is impossible.

example
معنی(example):

ماشین بدون توقف مستقیماً به سمت دیوار حرکت کرد.

مثال:

The car drove straight to the wall without stopping.

معنی(example):

او استدلال خود را به دیوار رساند و هیچ فضایی برای بحث باقی نگذاشت.

مثال:

He drove his argument to the wall, leaving no room for discussion.

معنی فارسی کلمه drive-to-the-wall

: معنی drive-to-the-wall به فارسی

به دیوار رانندگی کردن، به معنای رسیدن به وضعیتی است که دیگر نتوان چیزی را تغییر داد یا به عقب بازگشت، و به کلمه‌ای کاربردی اشاره دارد که می‌تواند در موقعیت‌های مختلفی استفاده شود.