معنی فارسی drizzlingly
B1به طرز بارانی؛ با شرایط آب و هوایی که باران به آرامی میبارد.
In a manner characterized by light rain.
- ADVERB
example
معنی(example):
هوا امروز بارانی و سرد است.
مثال:
The weather is drizzlingly cold today.
معنی(example):
هواهای مرطوب بارانی را بسیار ناراحتکننده میدانم.
مثال:
I find drizzlingly humid weather quite uncomfortable.
معنی فارسی کلمه drizzlingly
:
به طرز بارانی؛ با شرایط آب و هوایی که باران به آرامی میبارد.