معنی فارسی drollingly
B1به معنای بیان یک موضوع به شکلی طنزآمیز و سرگرمکننده است.
In a humorous or whimsical manner, especially in speech or writing.
- ADVERB
example
معنی(example):
او بهطور خندهداری ماجراهای غیرمنتظرهاش را در سفر توصیف کرد.
مثال:
He drollingly described his misadventures during the trip.
معنی(example):
او بهطور خندهدار دربارهٔ زندگیاش در یک شهر کوچک صحبت کرد.
مثال:
She spoke drollingly about her life in a small town.
معنی فارسی کلمه drollingly
:
به معنای بیان یک موضوع به شکلی طنزآمیز و سرگرمکننده است.