معنی فارسی droopy
B1 /ˈdɹuːpi/droopy به معنای آویزان یا افتاده است و معمولاً به خصوصیت ظاهری اشیاء یا موجودات اشاره دارد.
Hanging down, especially due to being tired or sagging.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Tending to droop; sagging; wilting.
example
معنی(example):
چشمهای آویزان او باعث شد که خسته به نظر برسد.
مثال:
His droopy eyes made him look tired.
معنی(example):
پردههای آویزان به جو راحت اتاق اضافه کردند.
مثال:
The droopy curtains added to the cozy feel of the room.
معنی فارسی کلمه droopy
:
droopy به معنای آویزان یا افتاده است و معمولاً به خصوصیت ظاهری اشیاء یا موجودات اشاره دارد.