معنی فارسی drop the ball
B2به معنای از دست دادن فرصتی، اشتباه کردن یا سهل‌انگاری در انجام وظایف است.
To make a mistake or fail to take action that one should have taken.
- verb
verb
معنی(verb):
To fail in one's responsibilities or duties, or to make a mistake, especially at a critical point or when the result is very negative.
example
معنی(example):
من واقعاً در آن پروژه با از دست دادن مهلت، اشتباه کردم.
مثال:
I really dropped the ball on that project by missing the deadline.
معنی(example):
در مورد مسئولیت‌هایت در محل کار خرابکاری نکن.
مثال:
Don't drop the ball on your responsibilities at work.
معنی فارسی کلمه drop the ball
:
به معنای از دست دادن فرصتی، اشتباه کردن یا سهل‌انگاری در انجام وظایف است.
