معنی فارسی drosky

B1

کالسکه‌ای که توسط اسب کشیده می‌شود و در گذشته‌ها به‌خصوص در شهرهای اروپا رایج بوده است.

A horse-drawn carriage commonly used in historical contexts.

example
معنی(example):

دروستی یک کالسکه‌ی محبوب با اسب در گذشته بود.

مثال:

The drosky was a popular horse-drawn carriage in the past.

معنی(example):

ما یک سفر با دروستی در اطراف شهر قدیمی داشتیم.

مثال:

We took a drosky ride around the old city.

معنی فارسی کلمه drosky

: معنی drosky به فارسی

کالسکه‌ای که توسط اسب کشیده می‌شود و در گذشته‌ها به‌خصوص در شهرهای اروپا رایج بوده است.