معنی فارسی droughty

Droughty به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن کمبود آب و خشکی غالب است.

Characterized by or relating to a lack of rain; dry.

adjective

معنی(adjective):

Lacking rain.

معنی(adjective):

Dry; thirsty

مثال:

Thy droughty throat. — Philips.

example

معنی(example):

شرایط خشک سبب کمبود شدید آب شد.

مثال:

The droughty conditions led to severe water shortages.

معنی(example):

کشاورزان در تابستان خشک با مشکلاتی مواجه شدند.

مثال:

Farmers struggled during the droughty summer.

معنی فارسی کلمه droughty

Droughty به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن کمبود آب و خشکی غالب است.