معنی فارسی drugdriving

B2

رانندگی در حالی که تحت تأثیر مواد مخدر هستید، که می‌تواند خطرناک باشد.

Driving while impaired by drugs, which can be dangerous.

example
معنی(example):

رانندگی تحت تاثیر مواد مخدر می‌تواند منجر به حوادث جدی در جاده شود.

مثال:

Drugdriving can lead to serious accidents on the road.

معنی(example):

پلیس در حال افزایش تلاش‌ها برای دستگیری متخلفان رانندگی تحت تاثیر مواد مخدر است.

مثال:

The police are increasing efforts to catch drugdriving offenders.

معنی فارسی کلمه drugdriving

: معنی drugdriving به فارسی

رانندگی در حالی که تحت تأثیر مواد مخدر هستید، که می‌تواند خطرناک باشد.