معنی فارسی drumliest

B1

خیلی صدا دار و شاداب، که معمولاً به چیزی که صدای زیاد شبیه طبل می‌دهد اشاره دارد.

Very noisy and lively, often referring to something that sounds like a drum.

example
معنی(example):

پس از بازی در باران، لباس‌های او به بامزه‌ترین حالت خود رسید.

مثال:

After playing in the rain, his clothes became the drumliest they had ever been.

معنی(example):

گل باعث شد که کفش‌های او هنگام عبور از چاله‌ها به بامزه‌ترین حالت برسند.

مثال:

The mud made her shoes feel drumliest as she walked through the puddles.

معنی فارسی کلمه drumliest

: معنی drumliest به فارسی

خیلی صدا دار و شاداب، که معمولاً به چیزی که صدای زیاد شبیه طبل می‌دهد اشاره دارد.