معنی فارسی dry coughs

B1

سرفه‌ای که بدون تولید خلط رخ می‌دهد و معمولاً ناراحتی ایجاد می‌کند.

Coughs that do not produce mucus and can be irritating.

noun
معنی(noun):

Coughing without expectoration of sputum.

example
معنی(example):

او در تمام زمستان از سرفه‌های خشک رنج می‌برد.

مثال:

He has been suffering from dry coughs all winter.

معنی(example):

سرفه‌های خشک می‌توانند آزاردهنده باشند و خواب را سخت کنند.

مثال:

Dry coughs can be annoying and make it hard to sleep.

معنی فارسی کلمه dry coughs

: معنی dry coughs به فارسی

سرفه‌ای که بدون تولید خلط رخ می‌دهد و معمولاً ناراحتی ایجاد می‌کند.