معنی فارسی dry well
B1چاهی که به آب دسترسی ندارد و خشک است.
A well that does not have water; it is empty.
- NOUN
example
معنی(example):
کشاورز یک چاه خشک در زمینش پیدا کرد.
مثال:
The farmer discovered a dry well on his land.
معنی(example):
آنها نتوانستند آب پیدا کنند زیرا چاه خشک بود.
مثال:
They could not find water as the well was dry.
معنی فارسی کلمه dry well
:
چاهی که به آب دسترسی ندارد و خشک است.