معنی فارسی dry-nursed
B1پرستاری خشک شده، اصطلاحی است برای نوزادانی که بدون شیردادن تحت مراقبت قرار میگیرند.
A term describing infants who were cared for without breastfeeding.
- VERB
example
معنی(example):
او به عنوان نوزاد به علت مشکلات سلامتی مادرش، پرستاری خشک شد.
مثال:
He was dry-nursed as a baby due to his mother's health issues.
معنی(example):
بسیاری از کودکان در دوران جنگ، پرستاری خشک شدند.
مثال:
Many children were dry-nursed during the war.
معنی فارسی کلمه dry-nursed
:
پرستاری خشک شده، اصطلاحی است برای نوزادانی که بدون شیردادن تحت مراقبت قرار میگیرند.