معنی فارسی dryfarmer

B1

کشاورزی که به روش‌های کشاورزی خشک متعهد است.

A farmer who practices dry farming techniques.

example
معنی(example):

یک کشاورز خشک به روش‌های پایدار توجه دارد.

مثال:

A dryfarmer focuses on sustainable practices.

معنی(example):

کشاورزهای خشک معمولاً دانش گسترده‌ای از زمین خود دارند.

مثال:

Dryfarmers often have extensive knowledge of their land.

معنی فارسی کلمه dryfarmer

: معنی dryfarmer به فارسی

کشاورزی که به روش‌های کشاورزی خشک متعهد است.