معنی فارسی dryworker

B1

کارگری که در محیطی کار می‌کند که نیاز به خشک نگه‌داشتن تجهیزات و مواد دارد.

A worker who is responsible for keeping materials and equipment dry.

example
معنی(example):

کارگر خشک مسئول نگه داشتن تجهیزات خشک بود.

مثال:

The dryworker was responsible for keeping the equipment dry.

معنی(example):

به عنوان یک کارگر خشک، او اغلب در انبارها کار می‌کرد.

مثال:

As a dryworker, she often worked in warehouses.

معنی فارسی کلمه dryworker

: معنی dryworker به فارسی

کارگری که در محیطی کار می‌کند که نیاز به خشک نگه‌داشتن تجهیزات و مواد دارد.