معنی فارسی dually
B1بهطور دوتایی، به معنای داشتن دو جنبه یا ویژگی در یک مورد، مانند دو مورد خاص که همزمان وجود دارند.
In a manner that involves two aspects or functions.
- ADVERB
example
معنی(example):
این خودرو بهطور دوتایی طراحی شده تا در زمینهای سخت عملکرد داشته باشد.
مثال:
The car was designed dually to take on tough terrains.
معنی(example):
او در محل کار و در خانه مسئولیتهای دوتایی داشت.
مثال:
He had dually responsibilities at work and at home.
معنی فارسی کلمه dually
:
بهطور دوتایی، به معنای داشتن دو جنبه یا ویژگی در یک مورد، مانند دو مورد خاص که همزمان وجود دارند.