معنی فارسی dubbining

B1

فرآیند دوبیند کردن، که شامل ارائه یک صدای جدید برای یک فیلم یا ضبط می‌شود.

The act of providing a new voice track for a film or recording.

verb
معنی(verb):

To apply dubbin to

example
معنی(example):

دوبیندینگ یک فرآیند ضروری در تولید فیلم است.

مثال:

Dubbining is an essential process in film production.

معنی(example):

آنها در حال دوبیندینگ آخرین فیلم پرهزینه برای اکران بین‌المللی هستند.

مثال:

They are dubbining the latest blockbuster for international release.

معنی فارسی کلمه dubbining

: معنی dubbining به فارسی

فرآیند دوبیند کردن، که شامل ارائه یک صدای جدید برای یک فیلم یا ضبط می‌شود.