معنی فارسی duit

A2

پول، به ویژه در زمینه خرید و هزینه‌ها اشاره به دارایی نقدی دارد.

Money, particularly in the context of spending and transactions.

example
معنی(example):

من باید مقداری پول برای تعطیلاتم پس‌انداز کنم.

مثال:

I need to save some duit for my holiday.

معنی(example):

او پولش را برای خرید یک گوشی جدید خرج کرد.

مثال:

He spent his duit on a new phone.

معنی فارسی کلمه duit

: معنی duit به فارسی

پول، به ویژه در زمینه خرید و هزینه‌ها اشاره به دارایی نقدی دارد.