معنی فارسی duking
B1دعوای سنگین یا مبارزه فیزیکی بین دو نفر یا بیشتر.
To engage in a fight or struggle.
- verb
verb
معنی(verb):
To hit or beat with the fists.
معنی(verb):
To give cash to; to give a tip to.
مثال:
I duked him twenty dollars.
example
معنی(example):
بوکسورها در رینگ در حال مبارزه بودند.
مثال:
The boxers were duking it out in the ring.
معنی(example):
دو دوست به خاطر یک اختلاف شروع به دعوا کردند.
مثال:
The two friends started duking over a disagreement.
معنی فارسی کلمه duking
:
دعوای سنگین یا مبارزه فیزیکی بین دو نفر یا بیشتر.
