معنی فارسی dulcitude
B1شیرینی، حالتی از طراوت و دلپذیری صدا یا رفتار است.
The quality of being sweet, pleasant, or soothing in sound or behavior.
- NOUN
example
معنی(example):
شیرینی صدای او بسیار آرامشبخش بود.
مثال:
The dulcitude of her voice was very soothing.
معنی(example):
او با شیرینی صحبت کرد تا مخاطبان را آرام کند.
مثال:
He spoke with dulcitude to calm the audience.
معنی فارسی کلمه dulcitude
:
شیرینی، حالتی از طراوت و دلپذیری صدا یا رفتار است.