معنی فارسی dullify
B1کُند کردن به معنای کاهش شدت یا اثر چیزی، مثل افسردن و بیروح کردن.
To make dull; to lessen the intensity or value.
- VERB
example
معنی(example):
سیاست جدید ممکن است هیجان تیم را کاهش دهد.
مثال:
The new policy may dullify the excitement of the team.
معنی(example):
بسیاری از قوانین میتوانند خلاقیت را کاهش دهند.
مثال:
Too many rules can dullify creativity.
معنی فارسی کلمه dullify
:
کُند کردن به معنای کاهش شدت یا اثر چیزی، مثل افسردن و بیروح کردن.