معنی فارسی dumfounded
B2شگفتزده، حیرتزده، به حالتی گفته میشود که کسی به طور کامل از چیزی شگفتزده میشود و نمیداند چه واکنشی نشان دهد.
Filled with astonishment; shocked or amazed.
- verb
- adjective
verb
معنی(verb):
To confuse and bewilder; to leave speechless.
adjective
معنی(adjective):
Shocked and speechless.
example
معنی(example):
او از خبر ناگهانی شگفتزده شده بود.
مثال:
He was dumfounded by the sudden news.
معنی(example):
او در آنجا نشسته بود و شگفتزده بود و نمیتوانست صحبت کند.
مثال:
She sat there, dumfounded, unable to speak.
معنی فارسی کلمه dumfounded
:
شگفتزده، حیرتزده، به حالتی گفته میشود که کسی به طور کامل از چیزی شگفتزده میشود و نمیداند چه واکنشی نشان دهد.