معنی فارسی dummyism
B1احمقگری، رفتار یا افکاری که نشاندهنده بیخود بودن یا نادانی است.
A state or condition characterized by foolishness or lack of intelligence.
- NOUN
example
معنی(example):
احمقگری او در عدم درکش مشهود بود.
مثال:
His dummyism was evident in his lack of understanding.
معنی(example):
بسیاری احمقگری رایج در برخی از رسانهها را نقد کردند.
مثال:
Many criticized the dummyism prevalent in some media.
معنی فارسی کلمه dummyism
:
احمقگری، رفتار یا افکاری که نشاندهنده بیخود بودن یا نادانی است.