معنی فارسی dunce
B1 /dʌns/شخصی که در درک و یادگیری ضعیف است یا احمق به حساب میآید.
A person slow at learning; a dullard or a simpleton.
- noun
noun
معنی(noun):
An unintelligent person.
example
معنی(example):
این دانشآموز به خاطر نمرات ضعیفش به عنوان دُنسی شناخته شد.
مثال:
The student was labeled a dunce for his poor grades.
معنی(example):
او وقتی نتوانست مشکل را حل کند، مانند یک دُنسی احساس کرد.
مثال:
He felt like a dunce when he couldn't solve the problem.
معنی فارسی کلمه dunce
:
شخصی که در درک و یادگیری ضعیف است یا احمق به حساب میآید.