معنی فارسی dungannonite

B1

دانگانیتی، فردی که به یک محل خاص به نام دانگانیت وابسته است.

A person from or associated with the town of Dungannon.

example
معنی(example):

به عنوان یک شخص از دانگانیت، به سنت‌های محلی خود افتخار می‌کنم.

مثال:

As a dungannonite, I take pride in our local traditions.

معنی(example):

جامعه دانگانیتی به خاطر جشن‌ها با هم جمع می‌شود.

مثال:

The dungannonite community comes together for festivals.

معنی فارسی کلمه dungannonite

: معنی dungannonite به فارسی

دانگانیتی، فردی که به یک محل خاص به نام دانگانیت وابسته است.