معنی فارسی dungol

B1

کود دادن به زمین، مخصوصاً با استفاده از کود دام.

To apply dung to land as fertilizer.

example
معنی(example):

آنها تصمیم گرفتند که بعد از برداشت، زمین‌ها را کود بدهند.

مثال:

They decided to dungol the fields after harvest.

معنی(example):

برای کود دادن به‌درستی، آن‌ها از مخلوطی از کود و خاک استفاده کردند.

مثال:

To dungol properly, they used a mixture of manure and soil.

معنی فارسی کلمه dungol

: معنی dungol به فارسی

کود دادن به زمین، مخصوصاً با استفاده از کود دام.