معنی فارسی dungworms

B1

نوعی کرم که در مجبور کردن فضولات به خاک و تجزیه آنها نقش دارد.

A type of worm that plays a role in converting manure into soil and decomposing it.

example
معنی(example):

ورمی‌ها به تجزیه مواد آلی در خاک کمک می‌کنند.

مثال:

Dungworms help break down organic matter in soil.

معنی(example):

کشاورزان از ورمی‌ها برای بهبود باروری خاک استفاده می‌کنند.

مثال:

Farmers use dungworms to improve soil fertility.

معنی فارسی کلمه dungworms

: معنی dungworms به فارسی

نوعی کرم که در مجبور کردن فضولات به خاک و تجزیه آنها نقش دارد.