معنی فارسی dunnish

B1

دونی‌ش به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به رنگ‌های تیره یا ملایم مربوط می‌شود.

Describing something that has the characteristics of being dun; often muted in color.

example
معنی(example):

ظاهر دونی نقاشی بازدیدکنندگان را مجذوب کرد.

مثال:

The dunnish appearance of the painting intrigued the visitors.

معنی(example):

لباس‌های دونی او با مناظر پاییزی به خوبی ترکیب شد.

مثال:

His dunnish clothes blended well with the autumn scenery.

معنی فارسی کلمه dunnish

: معنی dunnish به فارسی

دونی‌ش به ویژگی‌هایی اشاره دارد که به رنگ‌های تیره یا ملایم مربوط می‌شود.