معنی فارسی duntle

B1

دونتل به معنی تولید صدای بم و خنثی به هنگام ضربه یا افتادن چیزی است.

To produce a dull sound when something hits or falls.

example
معنی(example):

دونتل به معنای تولید صدای خنثی است.

مثال:

To duntle means to make a dull sound.

معنی(example):

سنگ زمانی که به زمین برخورد می‌کرد، صدای خنثی تولید می‌کرد.

مثال:

The stone would duntle as it hit the ground.

معنی فارسی کلمه duntle

: معنی duntle به فارسی

دونتل به معنی تولید صدای بم و خنثی به هنگام ضربه یا افتادن چیزی است.