معنی فارسی duodecennial

B1

چیزی که هر دوازده سال یک بار اتفاق می‌افتد.

Occurring every twelve years.

example
معنی(example):

این جشنواره به‌طور دوازده‌ساله برگزار می‌شود.

مثال:

The festival is held on a duodecennial basis.

معنی(example):

آنها برنامه‌ریزی کرده‌اند که بازبینی دوازده‌ساله‌ای از سیاست‌ها انجام دهند.

مثال:

They plan a duodecennial review of the policies.

معنی فارسی کلمه duodecennial

: معنی duodecennial به فارسی

چیزی که هر دوازده سال یک بار اتفاق می‌افتد.